ازاینجا میروم روزی تومی مانی وفصلی زرد،بگوبا این خزان آرزوهایم چه خواهی کرد؟
از اینجا میروم شاید همین امروزیافردا، توخواهی ماند تنها درحصارخشت هایی سرد
ازاینجا میروم تاشهرفرداهایی نامعلوم که آنجاسرنوشت،هرچه پیش آورد،پیش آورد...
از اینجا میروم اینجا کسی آیینه باورنیست که دارد آسمانش سنگ می بارد،زمینش گرد
دریغادیر،خیلی دیر،خیلی دیرفهمیدم که من چندیست هستم ازمداراعتنایت طرد
درآن آغاز بعدازمن،در این پایان بعد ازتو که خواهی دید خیلی فرق دارد مرد با نامرد
تورا درخواب هایم بعد ازاین نخواهم دید دیگر تورابا آبها، آیینه معنا نخواهم کرد...
زیبا بود.امیدوارم همیشه موفق و سربلند باشی
11543 بازدید
5 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
8 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian